a.
درآمد
یکی از مباحث مهم در دو حوزه علوم سیاسی و اجتماعی، عزم ملی
است که تحقق آن در مسیر پیشرفت دنیوی و اخروی افراد و جوامع فواید فراوانی دارد.
کمک به توسعه همه جانبه مادی و معنوی(يوسف: 47)، افزایش توان مقابله با دشمنان
بیرونی و درونی، (آل عمران: 152) وحدت و يکپارچگي عمومي، افزایش قدرت سخت و نرم(آل
عمران: 186)، تقویت اراده فردی و اجتماعی(طه: 115، لقمان: 17)، از جمله آثار عزم
ملی و مستفاد از قرآن است. پایداری اسلامی نیز از مباحث اثرگذار در دو حوزه فرد و
اجتماع است و آثارشگرفی بر فرد و جامعه دارد برخی از آثار
استقامت که در قرآن نیز بر آن تأکید شده عبارتند از : آرامش: ( فصلت: 30)، امداد
خدا: (فصلت: 31)، پيروزى بر دشمنان: (بقره: 249- 251)، رستگارى: (
انفال: 45)، جلب محبّت خدا: (آلعمران: 146 و 148)، بشارت فرشتگان:( فصلت: 30) و...
مسئلهای
که در این مقاله بدان پرداخته شده این است که بین «عزم ملی» و تقویت «استقامت
اسلامی» چه رابطه ای وجود دارد؟ آیا آیات قرآن کریم ما را به رابطه معناداری بین
این دو رهنمون می شود؟ در کنار این مسئله، مسائل دیگری نیز خودنمایی می کند از
جمله: این دو مفهوم، چگونه می توانند بر یکدیگر اثر گذار باشند؟ آثار هر یک بر
دیگری کدام است؟
b.
مفهوم
شناسی
«عزم» در لغت، به معناي
«تصميم محکم» است و درجایی به کار ميرود که شخص، تصميم قطعي بر انجام کاري داشته
باشد. (طريحي، 1375، ج 6، ص 113) و گاهي به هر امر يقيني(فراهيدي، 1409ق، ج1، ص 363) و هر
چيز محکم نيز عزم گفته ميشود. (ابن منظور، 1414ق، ج12، ص 399). به گفته
راغب اصفهاني، عزم به معني تصميم قلبي برگذراندن و خاتمه دادن به کار است. (راغب،
1412ق، ص 565، ) پيامبران اولوالعزم، داراي ارادهاي راسختر و قویتری بوده و
ويژگي خاصي داشتند. (طريحي، 1375، ج6، ص 113. طبرسي، 1372، ج9، ص143)
ملی در زبان فارسی یعنی منسوب به ملت،
طرفدار و هوادار ملت آنچه در اختیار ملت است (دهخدا،
1341، ص2063. معین، 1381، ج2، ص 1818) طرفدار ملت، هوادار ملت(معين، همان).
ملت در
اصطلاح امروزین به معنای مجموعهای از افراد است که بواسطه اشتراک در همه یا اکثر
عوامل ذیل، یعنی نژاد، سرزمین، زبان، فرهنگ و تاریخ عقاید و جهانبینی، به هم
پیوند خورده و احساس تعلق و هویت مشترک دارند(شیخ شعاعی، 1386، ص11) برخی در مفهوم
ملت، چارچوب جغرافیایی معلوم را لحاظ کرده و معتقدند هرگاه جمعیتی حتی با اختلاف
در عادات، زبان و باورهای مذهبی در چارچوب جغرافیایی معلوم ومشخص با یکدیگر همزیستی
مسالمتآمیز داشته باشند و برای اعتلای جامعه خود کوشا باشند از نظر حقوق بینالمللی
تشکیل یک ملت دادهاند.( بابایی
زارچ، 1383، ص 32-31( ولی
چارچوب جغرافیایی در مفهوم ملت وجود ندارد بلکه وقتی به کشور اضافه شود آن گاه
چارچوب جغرافیایی از آن فهمیده می شود. آنچه باعث قوام مفهوم ملت می شود، جامعه و
مجموعهای است که به خاطر یک یا چند عواملِ زبان، فرهنگ، سرزمین، باورها و.... هویت
مشترکی دارند. از این رو ملتِ مسلمان، ملتِ شیعه، ملتِ ترک، ملت بلوچ، ملت کفر
و.... استعمال می شود هرچند در یک کشور نباشند.
در مجموع
منظور از «عزم ملي» تصميم جدي همه آحاد یک جامعه بر انجام امور و حل مشکلات است که
نتیجه آن تحول سريع در پيشرفت کشور و حل مشکلات جامعه خواهد بود و به فرموده امام
خامنهای: یک ملّت تا عزم راسخ نداشته باشد، نمیتواند به هیچجا برسد.... (بیانات در حرم
مطهر رضوی. ۱۳۹۳/۰۱/۰۱)
واژه عزم
ملی به مفهوم مصطلح غربی، اولین بار بوسیله ژان ژاک روسو[1]
مطرح شد.(رشید و مرادی، 1391، ص107) وی برای عزم ملی از واژه National Will استفاده کرده است. ولی
واژه یاد شده به معنای اراده ملی است. دیگر اندیشمندان غربی غالبا عزم ملی را با
اراده همگانی مترادف گرفته اند.
امروزه
برای «عزم ملی» از واژه National determination استفاده می شود.
اندیشوران
غربی از عرم ملی چند تعریف ارائه کرده اند بهترین تعریف را پتر پیس Peter Pace[2] به شکل زیر ارائه کرده است: «پذیرش باورها و توانایی مردم برای رسیدن
به یک هدف و مقصود مشترک و یا ایستادگی در برابر دشمن»(همان)
مقاومت در
زبان فارسی به معنای پایداری کردن، ایستادگی کردن . در ایستادن . پای داشتن . ثبات
ورزیدن و پافشاری کرد است.(دهخدا، 1341،
ج29، ذیل واژه مقاومت) ریشه این واژه «ق.و.م» و مقاومت مصدر باب مفاعله است که در
زبان عربی به معنای مقابله کردن، صبر، تحمل، دفاع کردن و ایستادگی در برابر
ایستادگی دیگران آمده است. (ابنمنظور، 1414ق، ج12، ص498؛ طریحی، 1375، ج6، ص148؛
شفیعینیا، 1432ق، ص34)
مقاومت
وقتی به واژه اسلامی اضافه شود، به معنی پایداری در دین و مسیر حق در برابر هر
گونه ناحق و کژی و بی عدالتی است. چنانکه استقامت در مفهوم قرآنى آن نیز به مفهوم
ثبات در دين و پایداری در مسير حق در برابر كژيهاست.(رک: ابن عربی، ] بی تا [ ، ج2، ص217)
c.
پیشینه
کتاب یا مقاله ای که رابطه عزم ملی و مقاومت
اسلامی را واکاوی کرده باشد، یافت نشد ولی مقالات و کتابهایی در موضوع «عزم ملی»
یا «مقاومت اسلامی» وجود دارد از جمله:
کتاب تحليلي بر مسئله اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي
و مديريت جهادي، نوشته عبدالمجيد دشتي برازجاني، انتشارات كريمه اهل بيت (ع)،
144صفحه
مقاله «ابعاد فرهنگ و مدیریت جهادی در تحقق
اقتصاد مقاومتی در نیروی انتظامی، داود دعاگویان، لطفعلی بختیاری فصلنامه پژوهش های
مدیریت انتظامی، سال دوازدهم شماره ۱ (بهار ۱۳۹۶)، صص ۱۱۹ -۱۳۶
کتاب ايران ۱۴۲۷: عزم ملي براي توسعهي علمي و فرهنگي، نوشته رضا منصوری، 309
صفحه
کتابهایی در موضوعِ« مقاومت اسلامی لبنان»،
«مقاومت مردم فلسطین»، «مقاومت ایران در نبرد» و.... کتابها و مقالات یاد شده
هیچکدام رابطه عزم ملی و مقاومت اسلامی را تبیین نکرده اند.
d.
عزم ملی
واستقامت اسلامی در آموزههای قرآن
در قرآن
کريم ماده عزم نه مرتبه تکرار شده که در برخی موارد براي پيامبران بزرگ (أحقاف: 35)
بویژه رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله)( آلعمران: 159) و در مواردی در قالب توصيه
لقمان به فرزندش(لقمان: 17) و مطالبی در باره ازدواج(بقرة: 235) و طلاق (بقرة: 227)
آمده است.
واژه ملت
بارها در قرآن آمده است. (رک: بقره: 130 و 135، آل عمران: 95، نساء: 125، انعام:
161، يوسف: 37 ـ 38، نحل: 123، حج: 78، ص: 7 و اعراف: 88 ـ 89) اما مفهوم قرآنی آن
با اصطلاح فارسی متفاوت است. منظور از ملة در قرآن کریم، آيين و روش است و نميتوان
ملت بهعنوان يك اصطلاح سياسي را هم مفهوم با اين واژه دانست. واژه امت نیز در
قرآن آمده است (رک: بقره: 128 و 134 و 141 و 143 و 213، آلعمران: 104 و 113 و…) که مراد از آن در برخی از آیات گروهي است كه از باورهاي مشتركي
پيروي ميکنند؛ مانند پيروان ابراهيم (علیهالسلام) و محمد (صلیاللهعلیهوآله) و
اهل كتاب؛ ولي مفهوم اصلي امت، گروهي است که امر واحدي باعث اجتماع آنان شده است.
امر يادشده ميتواند، دين، زمان يا مکان واحد باشد. همچنين ميتواند اجباري يا
اختياري باشد. (راغب، 1412ق، ص 85)واژه قوم نیز در قرآن بسيار به كار رفته است (رک : يونس: 98؛ هود: 89 ؛
أنبياء: 74 ؛ فرقان، 37 ؛ شعراء: 11 ؛ دخان: 17 ؛ ذاريات: 46 ؛ نجم: 52 ) اين واژه
نسبت به كلمه امت، به معناي ملت بهعنوان يك اصطلاح سياسي نزديکتر است. هرچند در
برخي موارد معناي كلمه امت و قوم تقريباً معادل است، اما قرايني وجود دارد كه نشان
ميدهد قوم از جهت معني گستردهتر از امت است؛ مانند: «من قوم موسي امة» (اعراف: 159)
در مجموع
ميتوان گفت هرچند واژه ملت به مفهوم سياسي مصطلح آن در قرآن نيامده ولي واژههاي
امت و قوم، در مواردی ميتواند مفهوم ملت مصطلح را تداعي کند.
کلمه
«مقاومت» نیزدر قرآن نیامده ولی صورتهاى فعلى و اسم فاعلى استقامت در قرآن کریم،
47 بار به كار رفته است (از جمله رک: فصلت: 30. احقاف: 13. جن: 16). همچنین ثبات
(انفال: 12 و 45. بقره: 250. ابراهیم: 14)؛ صبر (آلعمران: 200. اعراف: 137. نحل:
110)، عزم (آلعمران: 186. لقمان: 17) مفاهیم مقاومتی هستند که در قرآن آمده اند.
آیاتی از
قرآن کریم بر همگرایی و هم افزایی«عزم ملی» و «مقاومت اسلامی» دلالت دارند. بهعنوان
نمونه، خداوند در آخرين آيه از سوره آلعمران ميفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا
اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛(آل
عمران: 200) اي كساني كه ايمان آوردهايد استقامت كنيد و در برابر دشمنان (نيز) استقامت
به خرج دهيد و از مرزهاي خود، مراقبت به عمل آوريد و از خدا بپرهيزيد شايد رستگار شويد.
اين آيه
شريفه چند دستور آمده است که عمل به آنها در سایه همگرایی و تعاضد عزم ملی و
استقامت اسلامی امکان پذیر و نتيجه آن فلاح و رستگاري جامعه است. دستورهای يادشده
عبارتاند از: 1- «اصبروا» یعنی استقامت و صبر و ايستادگي در برابر حوادث 2- «صابروا»
از "مصابره" (باب مفاعله) به معني صبر و استقامت در برابر صبر و استقامت
ديگران و به تعبیر دیگر استقامت گروهي و اجتماعي(مکارم شيرازي و ديگران، 1375، ج3،
ص 234) که همان عزم ملي در برابر مشکلات و ايستادگي اجتماعي است. يعني اگر دشمنان
براي ضربه زدن به مسلمانان، اهل صبر هستند، مسلمانان بايد با عزمي راسخ در برابر
صبر آنان شکیب بيشتري از خودشان بروز دهند تا پيروز شوند. (ابن عاشور، 1420ق، ج3،
ص 318. فضل الله، 1419ق، ج6، ص 475) مصابره و مقاومت يادشده شامل همه عرصههاي
فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي ميشود. (صادقی تهرانی، 1365، ج6، ص 138) و
مؤمنان تنها با استقامت امت اسلامی و عزم ملي ميتوانند اين دستور الهي را اجرا
کنند. 3- «رابطوا»، و مصدر آن یعنی مرابطه به معني مراقبت از مرزها آمده است. "مرابطه"
معني وسيعي دارد كه هرگونه آمادگي براي دفاع از خود و جامعه اسلامي را شامل ميشود.
این مفهوم نيز اجتماعي و دستوري همگاني است و با استقامت امت اسلام در سایه عزم
ملي ميتوان به مرابطه واقعي رسيد. (ابن عاشور، 1420ق، ج3، ص 318) در بعضي از روايات
به علماء و دانشمندان نيز "مرابط" گفته شده است. زيرا آنها نگهبانان عقايد
و فرهنگ اسلاماند؛ در حالي كه مرزداران زميني حافظ مرزهاي جغرافيايي هستند،
(طبرسي، 1421ق، ج، ص 17) مسلماً ملتي كه مرزهاي عقيدتي و فرهنگي او، مورد حملات دشمن
قرار گيرد و نتواند بهخوبي از آن دفاع كند در مدت كوتاهي از نظر سياسي و نظامي نيز
شكست خواهد خورد. پس عزم ملي در جهاد فرهنگي از اهميت بيشتري برخوردار است. مرابطه
زماني ميتواند معنا و مفهوم واقعي خود را بيابد که در حرب و محراب و در همه عرصهها
بدان توجه شود. (صادقی تهرانی، 1365، ج6، ص 138)
آیه 152 آل
عمران نیز از آیاتی است که از ارتباط وثیق بین عزم ملي و استقامت اسلامی سخن می
گوید.از این آیه استفاده می شود بین استقامت مسلمانان و عزم ملی آنان، ارتباط
دوسويه وجود دارد، هر جا عزم ملي سست شود، مقاومت ملت نيز بهراحتي در هم شکسته ميشود
و هر جا عزم ملت قوي و راسخ باشد، مقاومت ملي، باعث پيروزي ميشود:
«وَ لَقَدْ
صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّي إِذا
فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ
ما تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الْآخِرَةَ
ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْكُمْ وَ اللَّهُ
ذُو فَضْلٍ عَلَي الْمُؤْمِنينَ»؛(آل عمران: 152)
اين آيات
به نبرد سرنوشتساز احد اشاره دارد. (زمخشری، 1407ق، ج1، ص 427. طبرسي، 1372، ج2،
ص 858) برابر گزارشات تفسيري و تاريخي(همانها، همانجاها) در ابتداي نبرد احد که
مسلمانان با عزمي راسخ، در برابر مهاجمان مقاومت کردند، شاهد پيروزي را در آغوش
کشيدند ولي وقتي عزم راسخ و همگانی آنان به سستي و مالاندوزي فردی متمایل شد، ورق
برگشت و مسلمانان شکست سختي را تجربه کردند.
آيه 112
سوره هود نيز بر همگرایی و معاضدت عزم ملي و استقامت اسلامی دلالت دارد. خداوند در
اين آيه ميفرمايد «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ ...؛ پس همانگونه
كه فرمان يافتهاي، استقامت كن و همچنين كساني كه با تو بهسوي خدا آمدهاند (بايد
استقامت كنند)»
استقامت
عمومي که در آيه از همه مؤمنان خواستهشده، تنها با عزم ملي قابل دستيابي است.
خداوند
متعال در آیه 186 سوره آلعمران به مؤمنان يادآوري ميکند که سنت الهي، «ابتلاء»
شامل همگی شده و امتحان خواهند شد. آنگاه به سخناني از يهوديان که ممکن است عزم
مؤمنان را خدشهدار کند اشارهکرده و بر اين نکته تأکيد ميکند که مؤمنان، از اهل
کتاب و کافران، سخنان آزاردهنده فراواني خواهند شنيد و در ادامه ميفرمايد: «وَ إِنْ
تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» (آل عمران: 186)
پس بر مؤمنان لازم است که صبر و تقواي الهي پيشه کنند تا خداوند آنان را از لغزشها
حفظ کرده و آنان داراي عزمي راسخ و ارادهاي قوي شوند. (طباطبايي، 1417ق، ج4، ص84)
هم سویی و همگامی عزم ملی و استقامت اسلامی در ایه به خوبی نمودار است.
آیه 21
سوره محمد(ص) نیز از ضرورت عزم همگانی و مقاومت ملی برای جهاد سخن گفته است. اين
آيه درباره مؤمنان مريضالقلبي است كه از جهاد سرباز ميزدند. (طباطبايي، 1417ق، ج18،
ص240) در این آیه ابتدا خداوند متعال به اين نکته اشاره ميکند که اگر آنها اطاعت
كنند و سخنان نيك و سنجيده و شايسته بگويند، براي آنها بهتر است. در ادامه ميفرمايد:
«فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ»؛ اگر آنها
هنگامي كه برنامهها محكم ميشود و فرمان جهاد قطعيت مييابد به خدا راست گويند و از
در صدق و صفا درآيند براي آنها بهتر است.
جمله "عزم
الامر" در اصل اشاره به محكم شدن كار است(طباطبايي، 1417ق، ج18، ص 239) ولي به
قرينه آيات قبل و بعد منظور از آن "جهاد" (مکارم شيرازي و ديگران، 1375،
ج21، ص 464) و استقامت در این راه است. آیه 13 سوره احقاف نیز از رابطه عزم جامعه
اسلامی با استقامت سخن می گوید: «إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ
اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون. برابر آیه یاد شده،
شرطِ نترسیدن و اندوهناک نشدن، پایداری و استمرار حرکت توحیدی و این مهم تنها در
سایه استقامت حاصل خواهد شد.
قرآن کریم،
حضرت ابراهيم (علیهالسلام) و ملت ابراهیمی را از اسوههای استقامت معرفی میکند که
در سایه عزم ملی، به اسوه ای حسنه برای همه اقوام و ملل تبدیل شدند: قَدْ كانَتْ لَكُمْ
أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا
بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا
بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ
وَحْدَهُ(ممتحنه: 4)
خداوند
متعال در آیه فوق و آیه ششم همین سوره از «مؤمنان ابراهیمی» سخن می گوید که اهداف
و شعارهایشان، «بیزاری از مشرکان»، « دشمنی ابدی با بت پرستان»، «توکل بر خدا»، «بازگشت
به الله»، (همان) «آرزوی پیروزی» و «آمرزش»(همان، 6) بود. دست رسی به این اهداف و
تحقق این آمال در سایه همراهی عزم ملی و استقامت امت اسلامی ممکن است.
از نگاه
قرآن، همانگونه که عزم ملی جامعه مسلمان باعث تقویت استقامت می شود، سست عنصری نیز
باعث تضعیف مقاومت خواهد شد. قرآن کریم در باره حضرت آدم (ع) می فرماید: «وَ
لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً (طه:
115)» ما قبلاً از آدم عهد و پیمان گرفته بودیم ولی او فراموش کرد و در او «عزمی»
نیافتیم. مفهوم آیه این است که حضرت آدم(ع) در سایه عزم راسخ می توانست از وقوع
ترک اولی پیش گیری کند و دچار چالش نشود.
درصدر
اسلام گروهی اندك از مسلمانان سست ايمان و فاقد عزم راسخ نيز بودهاند كه تسليم
وسوسههاو فشارهاى مشركان شده به كفر مىگراييدند. قرآن كريم با اشاره به سرگذشت
گروهى از اين افراد مىفرمايد:
بىگمان
كسانى كه بعد از روشن شدن راه هدايت به حقيقت پشت كردند، شيطان آنان را فريفت و به
آرزوهاى دور و درازشان انداخت، زيرا آنان به كسانى كه نزول وحى را كراهت داشتند،
[كفار] گفتند: ما در بعضى از امور از شما پيروى مىكنيم، حال آن كه خداوند از
پنهانكارى آنان آگاه است.( محمد: 25- 26)
قرآن کريم
به برهههايي از تاريخ اشاره ميکند که برخی از اقوام به خاطر سستعنصر بودن و
نداشتن عزم ملي، مقاومت خود را از دست داده و نمی توانستند«هویت دینی» خودشان را
حفظ کنند از این رو گرفتار مشکلات فراواني شدند. قرآن ميفرمايد: «وَ جاوَزْنا بِبَني
إِسْرائيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلي قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلي أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا
يا مُوسَي اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ»؛(اعراف:
138) و بنياسرائيل را (سالم) از دريا عبور داديم. پس در راه خود به گروهي رسيدند كه
اطراف بتهايشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. (در اين هنگام، بنياسرائيل) به
موسي گفتند: «تو هم براي ما معبودي قرار ده، همانگونه كه آنها معبودان (و خداياني)
دارند!» گفت: «شما جمعيتي جاهل و نادان هستيد!
آيه
يادشده، نشاندهنده سستعنصر بودن بنياسرائيل در آن زمان است. اينان که آن همه
معجزات موسوي را ديده بودند، از آنجا که قومي سستعنصر بودند، پس از ديدن بت و بتپرستي
نتوانستند در برابر وسوسه نفس خود مقاومت کنند از اين رو تقاضاي بتپرستي کردند.
روشن است که اگر جامعه يهود، عزم عمومی براي مبارزه با بت و بتپرستي داشتند، هيچگاه
چنين تقاضايي نميکردند. زيرا آنان بر آيين توحيدي جدشان ابراهيم (علیهالسلام)
بودند و پيامبراني همانند اسحاق، يعقوب و يوسف از بين آنان به نبوت برگزيده شده
بود که همه آنان را به توحيد دعوت ميکرد ولي گويا، آنان قومي مادي بودند که بر
اصالت حس تکيه کرده بودند. (طباطبايي، 1417ق، ج8، ص234) از اين رو عزمي جدي براي
مبارزه با بتپرستي در آنان ديده نميشد.
از مجموع
آنچه گذشت روشن می شود که برابر سنت الهی، وقتی جامعه می تواند همای سعادت و
پیروزی و رستگاری را در آغوش بگیرد که دارای عزم قوی و استقامت باشد؛ به گونه ای
که عزم راسخ و مقاومت لازم و ملزوم یکدیگرند و بدون یکی آن دیگری نیز ناقص و
نافرجام است. از نگاه نافذ مقام معظم رهبري نیز عزم ملي، معيار لياقت انسانها و
ملتها و باعث افزايش مقاومت ملي است(بيانات در دانشگاه افسري و تربيت پاسداري
امام حسين (علیهالسلام) ، 30/02/1394)
e.
دستاوردهای مقاومت بر پایه عزم ملی
از نگاه
قرآن کریم، همراهی مقاومت با عزم ملی دستاوردهای فراوانی دارد که در ادامه به
مهمترین آنها اشاره می کنیم
i.
عزم ملی و دستاوردهای اقتصادی مقاومت
1.
توسعه و پيشرفت
با دقت در
داستان حضرت يوسف (علیهالسلام) به اين نتيجه ميرسيم که همراهی عزم ملي با
استقامت، دو عامل مهم براي توسعه کشاورزي در زمان آن حضرت و قبل از فرا رسيدن قحطي
بزرگ بود. وقتي عزيز مصر، خواب خودش را براي يوسف تعريف کرد، حضرت يوسف از آنان
خواست با جديت فراوان به کشاورزي بپردازند: «قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنينَ
دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ في سُنْبُلِهِ إِلاَّ قَليلاً مِمَّا
تَأْكُلُونَ»؛(يوسف: 47)(يوسف) گفت: «هفت سال با جديّت زراعت ميكنيد و آنچه را درو كرديد،
جز كمي كه ميخوريد، در خوشههاي خود باقي بگذاريد (و ذخيره نماييد).
واژه «دَأَباً»
به زراعت های پیاپی و کشاورزی چندساله با کوشش فوق العاده تفسير شده(طبرسي، 1372،
ج5، ص364) که نشاندهنده عزم ملي و استقامت عمومی براي کشاورزي و رونق اقتصادی
است. سرانجام کوشش آنان به بار نشست و باعث رهایی از قحطی، استقلال اقتصادی و نیاز
دیگر کشورها به آنان شد. این سنت در باره دیگر ملل نیز وجود دارد. اگردر جامعهاي
عزم و اراده عمومي و استقامت و پایداری براي پيشرفت و توسعه وجود نداشته باشد،
تحميل توسعه و پيشرفت بر چنين جامعهاي کاري بس مشکل و شايد غيرممکن باشد. به همین
دلیل در سند چشم انداز جمهوری اسلامی در افق 1404 آمده است: با اتکال به قدرت لا
يزال الهي و در پرتو ايمان و عزم ملي و کوشش برنامهريزي شده و مدبرانهي جمعي و
در مسير تحقق آرمانها و اصول قانون اساسي، میتوان به توسعه اقتصادي، علمي و
فناوري دست یافت(رک: سند چشمانداز جمهوري اسلامي ايران در افق ۱۴۰۴ ، سایت مقام
معظم رهبری: 12/08/1382)
2.
تحمل مشکلات اقتصادی
عزم ملی و
استقامت دو پایه مستحکمی هستند می توانند تحمل مشکلات اقتصادی را آسان کنند. از
نگاه مقام معظم رهبري، عزم ملي، از سويي عامل پيشرفت است و از ديگر سو، به مردم
کمک ميکند که بتوانند مشکلات را تحمل کنند. ايشان فرمودند: «مشاهده ميکنيم که
عزم ملّي بحمدالله بُروز و ظهور داشت. ملّت ما عزم راسخ خود را هم در تحمّل برخي
مشکلاتي که براي او وجود داشت نشان داد. (پيام نوروزي به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۴ ،
01/01/1394)
با بررسي
تاريخ و بهويژه دقت در تاريخ صدر اسلام مشخص ميشود که عزم ملي و استقامت
مسلمانان در صدر اسلام باعث ميشد که آنان بهخوبي بتوانند، مشکلات را تحمل کنند.
محاصره پيامبر و ديگر بنيهاشم و استقامت آنان در راه دين، يکي از بهترين مصاديق
برای ادعای فوق است. در صدر اسلام مشرکين که نتوانستند با فشارها و شکنجهها و...
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) را از دعوت به اسلام باز دارند به فکر فشار
اقتصادي افتادند و پيماننامه ترک معاملات و مراودات اقتصادي و اجتماعي با بنيهاشم
و بني مطلب را نوشتند که بر اساس آن تا وقتيکه بنيهاشم حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله)
را براي مجازات به مشرکان وانگذارند معامله با آنان ممنوع بود، با اتخاذ اين رويه
در شب اول محرم سال هفتم بعثت( ابن سعد، 1410ق، ج1، ص163) بنيهاشم را محاصره
اقتصادی کردند. کمکم زندگي در شعب سخت و تمام ثروت خديجه صرف نيازهاي محصورين در
شعب شد. (یعقوبی، ]بی
تا[، ج 2، ص 31) گاه برخي از
مکيان در تهيه غذا به بنيهاشم مساعدت ميکردند(حلبي، 1427ق، ج 1، ص475)، يا
در ماههاي حرام بنيهاشم ميتوانستند برخي از مايحتاج خود را فراهم کنند، (ابن
شهر آشوب، ]بی تا[، ج 1، ص 65) ولي محدوديت
اقتصادي چنان شديد بود که آنان در مواردی جز خوردن پوست درخت چارهاي نداشتند.
(حلبي، 1427ق، ج 1، ص 475) و بنيهاشم و مسلمانان با
عزم راسخ و مقاومتی ستودني اين فشارها را تحمل ميکردند. محاصره یاد شده سه سال
طول کشيد. (ابن سعد، 1410ق، ج 1، ص163) ولي مقاومت بنيهاشم در هم نشکست.
هرچند همه
بنيهاشم، در دفاع از جان پيامبر اعظم، داراي ثبات قدم بودند ولي در اين بين نبايد
عزمِ فوقالعاده پيامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) در ترويج دين و عزم راسخ رهبري
بنيهاشم در آن زمان، يعني حضرت ابوطالب را فراموش کرد. (رک: عروسی حویزی، 1415ق،
ج 4، ص 442)
f.
عزم ملی
و دستاوردهای اخلاقی
همراهی
عزم ملی با مقاومت، دستاوردهای اخلاقی فراوانی دارد که تقویت صبر اجتماعی و غفلت
زدایی از آن جمله است.
1.
تقویت صبر اجتماعی
صبر از
جمله با ارزش ترین فضیلت های در آیین اسلام است. از نگاه قرآن کریم، جایگاه صبر تا
حدی است که خداوند در ستایش پیامبران اولو العزم، از آنان با وصف صابران (احقاف:
35) یاد می کند.
از
آیات قرآن استفاده می شود که صبر بر دو گونه فردی و اجتماعی است. چنانکه گذشت، در
آیه 200 ال عمران، واژه « صابروا » نشان دهنده ارتباط طرفینی(مکارم شيرازي و
ديگران، 1375، ج3، ص 234) و ناظر به صبر اجتماعی است. و صبر اجتماعی جز در سایه
«عزم ملی» تحقق نمی یابد. خداوند متعال در دو آیه صبر را از زمره «عزم الامور» می
شمرد. (آل عمران: 186؛ لقمان: 17)
عزم
الامور بدان معنا است که انسان برای تحقق آن باید عاقبت انديشي، تدبّر، تفکّر،
استشاره کند تا به جزم برسد، به گونه اي که وهن، بي ميلي، کراهت، ترديد، شک و انزجار
به اراده ي او راه نيافته و براي انجام آن مصمّم شود.(جوادی آملی، 1388، ج7، ص645)
آیت
الله جوادی آملی در تفسیر و توضیح آیه 200 سوره آل عمران می نویسد: صبرهایتان را
با هم تبادل کنید . نه این که هر یک به تنهایی صبر کنید زیرا صبر هر انسانی محدود
است و برخی رود میرنجند و خسته می شوند. پس طبق فرمان (صابروا) انسان موظف است در
کارهای اجتماعی با سایر همنوعان صبر کرده و ضعف دیگران را با صبر خود جبران کند.
چنان که ضعف او نیز با صبر دیگران جبران خواهد شد. (جوادی املی، 1388، ج16، ص770)
« مصابره » یعنی روی هم قرار دادن صبرها و با هم صبر کردن و کمک کردن به صبر
دیگران و ترمیم ضعف های فردی با توان جمعی و ترمیم ناشکیبایی یکدیگر به حلم
وبردباری خود است(همان)
در
بررسی قرآن کریم در می یابیم بین عزم ملی، «صبر اجتماعی» و پیروزی، ارتباط
تنگاتنگی وجود دارد. بنياسرائيل را ميتوان نمونهاي از اقوامي شمرد که در برهه
ای از زمان با عزم ملي توانستند حقوق پايمالشده خود را بازيابند. خداوند در سوره
اعراف، از نابودي قوم فرعون و درهم شكستن قدرت آنها ياد ميکند و در ادامه ميفرمايد:
«وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ
مَغارِبَهَا الَّتِي بارَكْنا فيها وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْني عَلي
بَنِي إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا وَ دَمَّرْنا ما كانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ
وَ ما كانُوا يَعْرِشُونَ»؛(أعراف: 137) و مشرقها و مغربهاي پربركت زمين را به آن
قوم تضعيفشده (زير زنجير ظلم و ستم) واگذار كرديم و وعده نيك پروردگارت بر بنياسرائيل،
به خاطر صبر و استقامتي كه نشان دادند، تحقق يافت و آنچه فرعونيان (از کاخهاي مجلل)
ميساختند و آنچه از باغات داربستدار فراهم ساخته بودند درهم كوبيديم!
برابر
اين آيه، بنياسرائيل در برهه یاد شده، به خاطر صبر و استقامتي که در راه حق
داشتند، سرانجام بر قوم فرعون پيروز و وارث سرزمينهاي پهناور آنها شدند. آنچه
باعث شد اين قوم ستم ديده از زير بار ستم خارج شده و حقوق خودشان را باز پس گيرند،
صبر، استقامت و عزم آنان بود از اين رو خداوند در آيه فوق ميفرمايد: وعده نيك پروردگار
تو در زمينه پيروزي بنياسرائيل- به خاطر صبر و استقامتي كه نشان دادند- تحقق يافت.(اعراف:
137)
گرچه در
اين آيه تنها از بنياسرائيل و سرانجام استقامت آنها در برابر فرعونيان سخن به ميان
آمده، ولي بهطوري كه از آيات ديگر قرآن استفاده ميشود، اين موضوع اختصاص به قوم و
ملتي ندارد، بلكه هر جمعيت مستضعفي بپا خيزند و براي آزادي خود از چنگال اسارت و استعمار
كوشش كنند و در اين راه استقامت و پايمردي نشان دهند سرانجام پيروز خواهند شد و
سرزمينهايي كه بهوسيله ظالمان و ستمگران اشغالشده است آزاد ميگردد. (مکارم
شيرازي و ديگران، 1375، ج6، ص
330)
قرآن
کريم در آيه 128 سوره اعراف نيز به اين نکته اشارهکرده است که حضرت موسي (علیهالسلام)
قوم خودش را به استقامت دعوت و بر اين نکته تأکيد ميکرد که عاقبت از آن پرهيزکاران
است: «قالَ مُوسي لِقَوْمِهِ اسْتَعينُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ
لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ».
برابرآيه
فوق، مهمترین رکن برای پیروزی بر دشمن پس از توکل برخدا، صبر اجتماعی و استقامت
عمومیاست که در سايه عزم ملي حاصل خواهد شد.
2.
غفلت زدایی
یکی دیگر از دستاوردهای اخلاقی عزم ملی، غفلت
زدایی از جامعه و استمرار حرکتهاي اصلاحي اجتماعی است. با وجود عزم ملي، حرکتهاي
اجتماعي جامعه نيز توسعه يافته و پيشرفت ميکند و بدون وجود عزم ملي، حرکتهاي
اصلاحي رو به افول نهاده و به شکست ميانجامد. شايد بتوان گفت مهمترين دليل براي
ناتمام ماندن مدت حضور حضرت آدم(علیهالسلام) در بهشت، سست عزمي بوده است. قرآن
کريم، علت شکست و اخراج او از بهشت را سست عزمي ميداند: «وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلي
آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً»؛(طه: 115) پيش از اين،
از آدم پيمان گرفته بوديم امّا او فراموش كرد و عزم استواري براي او نيافتيم!
بر اساس آيه فوق، پروردگار حضرت آدم(ع) را از
شجره ممنوعه نهی کرد ولی سوگند شیطان باعث شد آن حضرت به خوردن آن اقدام نموده، از
نعمت آسايش محروم گشته، دچار زندگي دشواری گردد. جملهي لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً
بدين نكته دلالت دارد که حضرت آدم (ع) به خاطر ضعف تصميم به خوردن گندم مبادرت كرد.
نتیجه سستی یاد شده، غفلت و سرانجام آن اخراج از بهشت بود. اين نخستين آزمايشي بود
كه خداوند درباره نخستين فرد از بشر پروردگار اجرا فرمود(حسيني همداني، 1404ق، ج10،
ص520) ولی اختصاصی به حضرت آدم(ع) ندارد. صلاح نظام خلقت بشر نيز اينچنين است.
يعني نبود عزم ملي ميتواند به غفلت و شکست منجر شود.
در برخي از موارد ممکن است
به خاطر وجود برخي موجهاي گذرا، ملتي انقلاب کنند و حتي به پيروزيهايي نيز دست
يابد، ولي اگر ملت داراي عزم ملي و استقامت نباشند، پس از مدتي دچار غفلت می شود و
گاه دوباره همان ظالمان و ستمگران با نقابي ديگر، وارد صحنه شده و انقلاب را به
شکست ميکشانند. شکست مصدق و کودتاي آمريکايي 28 مرداد سال 1332 شمسي نمونهاي روشن و درسآموز در اين باره است.
زیرا سست شدن عزم ملي، و استقامت نکردن جامعه و انقلابیون، دو عامل برای نابودي و از
بين رفتن انقلاب و بازگشت دوباره شاه به قدرت شد. جامعهاي که داراي عزم ملي و
استقامت باشد، با حضور مستمري که در صحنه دارد باعث ميشود، حرکتهاي اصلاحي
اجتماعي روز به روز شکوفاتر شده و گام به گام به پيروزي نهايي نزديکتر شوند. امام
خامنهاي در اين باره گويد: «ملت ايران نشاط خود را، روحيهي خود را، عزم و
ارادهي خود را، موقعشناسي خود را... نشان دادند.... ملت بزرگ ايران. . . نشان
داد که در شرايطي که اقتضائات بينالمللي وجود دارد، وظائف خود را گرمتر و
گيراتر، پرانگيزهتر و پرشورتر انجام ميدهد. (خطبههاي نماز عيد سعيد فطر ،
19/06/1389)
ii.
عزم ملی و دستاوردهای سیاسی مقاومت
بخشی از مهمترین دستاوردهای همراهی عزم ملی با
مقاومت اسلامی در حوزه مسائل سیاسی بروز و ظهور می یابد که در ادامه به نمونههایی
اشاره می کنیم
1.
اتحاد ملي
وجود تفاوت در جوامع بشری، طبیعی و غیر قابل
انکار است. در این بین عوامل بیرونی یا درونی می تواند تفاوت یاد شده را به اختلاف
، تشتت، هرج و مردج بکشاند و جامعه را نابود کند. يکي از بهترين راهحلها براي حل
این مشکل، تقویت عزم ملي و افزایش مقاومت جوامع است. رهبر معظم انقلاب با اشاره به
برخي از مشکلات ملت، تصريح کردهاند که راهحل برطرف کردن اين مشکلات و چالشها،
عزم ملي است:
«چالشهاي دروني ما اينها است: سرگرم شدن به
اختلافات در داخل کشور؛. . . از دست دادن انسجام ملت. . . دچار شدن به تنبلي و بيروحيگي،
دچار شدن به کمکاري، دچار شدن به يأس و نااميدي، ... عزم ملي و مديريت جهادي ميتواند
همهي اين گرهها را باز کند. اينها همه، آن چالشهاي دروني ما است که بايد با اينها
مقابله کنيم. (بيانات در مراسم بيست و پنجمين سالروز رحلت حضرت امام خميني ،
14/03/1393)
با بررسي سيره پيامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله)
نيز اين نکته بهخوبي مشخص ميشود که يکي از مهمترين اقدامات آن حضرت براي زدودن
اختلافات داخلي، افزایش مقاومت ملی و تحکيم اتحاد جامعه، توجه به عزم و اراده ملي
براي وحدت و اتحاد بود. ايشان در اين راستا، با ايجاد جامعهاي واحد و بر اساس
توحيد، اختلافات داخلي را تقليل داد. نمونهاي از اقدامات آن حضرت، بين مسلمانان
عقد اخوت بود. (مجلسي، 1403ق، ج 19، ص 37)
خداوند
در «آیه اخوب» مؤمنان را برادر ديني يکديگر دانسته و به ايجاد صلح و سازش ميان
آنان سفارش كرده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ
أَخوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»(حجرات: 10). در پي نزول
اين آيه، پیامبر اعظم بين مسلمانان بر اساس منزلتشان پيوند برادري برقرار ساخت؛
ابوبكر را با عمر، عثمان را با عبدالرحمن و...، علي (علیهالسلام) را برادر خود
قرار داد و فرمود: تو برادر مني و من برادر تو هستم. (حسيني ، 1363ش، ج 12، ص 186)
مسلمانان در آغاز، بر اساس همين برادري حتّي از يکديگر ارث نيز ميبردند. (قمی، 1367،
ج 1، ص 137. طبرسي، 1372، ج 4، ص 865) اقدام یاد شده باعث شد عزم عمومي مسلمانان
برای استقامت تقویت شده و اتحاد آنان نمود بیشتری یابد.
2.
خودباوري
یکی دیگر از دستاوردهای سیاسی هماهنگی عزم ملی و
استقامت، خودباوری است. افراد و جوامعی که از خودباوری تهی باشند، به راحتی تحت
تأثیر القائات دشمن قرار گرفته خود را می بازند. در مقابل، افراد و جوامعی که به
خودشان و توانایی های جوامع اعتماد دارند، به راحتی در برابر دشمن مقاومت می کنند
از همین روست که مستکبران درطول تاریخ سعی کرده اند روحیه خودباوری را از دیگران
بستانند. آنان با استخفاف اقوام دیگر، سعی می کردند به آسانی بر آنها حکومت کنند.
به عنوان نمونه قرآن کریم در باره فرعون می فرماید: «فَاستَخَفَّ قَومَهُ
فَاطاعوهُ انَّهُم كانوا قَومًا فاسِقين» (زخرف: 54)،
در برابر این نگاه ، نگاه اسلام وجود دارد که
مسلمانان وظیفه دارند با خودباوری و اعتماد به نفس، استقامت کنند. از نگاه قرآن
مسلمانان به زراعتی می مانند که جوانههاى آن به تدريج نيرومند شده و بر پاى خود
می ایستد وشگفتی ساز می شود: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ
أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم....ومَثَلُهُم فِى الانجيلِ
كَزَرعٍ اخرَجَ شَطَهُ فَازَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوى عَلى سوقِهِ يُعجِبُ
الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفّارَ ...». (فتح: 48، 29) اين تمثيل، به ويژه با
توجه به تعبير «فَاستَوى عَلى سوقه» اشارهاى گويا به اعتماد به نفس مومنان
واقعی دارد. اعتماد به نفس یاد شده، جز در سایه عزم ملی قابل دست یابی نیست.
پیامبر اکرم و ائمه نیز همواره یاران خودشان را
به اعتماد به نفس تشویق کرده و«روحیه ما می توانیم» را در آنان بارور می کردند.(
رک : کلینی، 1365، ج ۲ ، ص۱۳۹)
از این روست که امام امت و آیت الله خامنه ای
همواره بر خودباوری و تقویت آن تأکید داشته و دارند. به عنوان نمونه امام امت
گوید:
ما بايد اين را بفهميم كه همه چيز هستيم و از هيچ
كس كم نداريم. ما كه خودمان را گم كرده بوديم بايد اين «خودِ» گم كرده را پيدا كنيم
و اين فكر كه بر ما تحميل شده بود كه «اگر دست خارج كوتاه شود، مىميريم» را با تمام
قدرت از بين ببريم. و ديديد كه ملتى با دست خالى در مقابل ابرقدرتها و قدرتها ايستاد
و اين حركت موجى برداشت كه به اميد خدا، به اين زوديها نمىايستد....تكرار مىكنم:
ما بايد باورمان شود كه چيزى هستيم. اگر اعتقاد پيدا كرديم كه مىتوانيم هر كارى را
انجام دهيم، توانا مىشويم. شما هم اعتقاد پيدا كنيد كه مىتوانيد. مغزها بايد شستشو
شود و مغزهايى كه به خود متكى است جاى آن را بگيرد.(امام خمینی،1389، ج15، ص310)
3.
تقویت رهبری
يکي دیگر از مهمترین دستاوردهای سیاسی همگامی عزم
ملی با مقاومت، تقویت رهبری و حاکم اسلامی است. برابر بسياري از روايات، يکي از
مصاديق مصابره و مرابطه ای که در سوره 200آل عمران از آن سخن به میان آمده، همراهي
با رهبري است. بهعنوان نمونه، از امام صادق (علیهالسلام) روايت شده كه: «صبر كنيد
بر فرايض و هم صبري نماييد در مصائب و بستگي پيدا كنيد با ائمه». (کلینی، 1365، ج2،
ص 81) همچنين از آن حضرت نقل شده كه «صبر كنيد بر مصائب و شکيبايي نماييد در فرايض
و بستگي پيدا كنيد با ائمه». (قمی، 1367، ج1، ص130. همچنین رک: بحرانی ، 1416ق، ج1،
ص730)
روایات یاد شده به خوبی بر نقش عزم ملی برای
استقامت با تقویت رهبری دلالت دارد؛ زیرا همه مردم وظیفه دارند با صبر اجتماعی، با
امامان هم بستگی کرده و پیمان ببندد. این روايات از قبيل بيان مصداق است كه برحسب اقتضاء
مقامات بيان فرمودهاند(ثقفي تهراني، 1358، ج1، ص 558) از این رو مقصود احادیث از
بيان مصاديق يادشده، بيان ارتباط تنگاتنگي است که بين رهبري جامعه و همبستگي آن
وجود دارد. زيرا جامعهاي که افرادش دارای عزم ملی مقاوم بوده و تحت فرمان رهبري
عادل و زمانشناس باشند، از امر امامشان در همه امور از جمله در جهاد با دشمنان
اطاعت ميکنند. چنانکه در ديگر امور همانند شرکت در نماز جمعه و جماعت، انتظار فرج
براي امام زمان و زمينهسازي براي ظهور آن حضرت و ديگر امور خير و نيک، ياور
يکديگر هستند و با ياريگرفتن از تقواي الهي، جامعهاي سالم ساخته خواهد شد.
iii.
عزم ملی و دستاوردهای اجتماعی مقاومت
همراهی عزم ملی با مقاومت، آثار اجتماعی فراوانی
نیز در پی دارد که در ادامه به برخی از آثار آن اشاره می کنیم.
1.
نشاط روحي جامعه
جامعهاي
که در آن عزم ملي حکمفرما باشد، جامعهاي زنده، پويا، پرنشاط و بالنده است. در
چنین جامعه ای مردم می توانند به خوبی دربرابر مستکبران استقامت و پایداری کنند.
يکي از راهکارهاي هميشگي مستکبران براي نابود کردن و به زانو درآورن جوامع، دميدن روح
نااميدي در جامعه است. وجود عزم ملي ميتواند اين حربه را خنثي و روحيه اميد را به
جامعه بازگرداند. آيتالله خامنهاي در اين باره ميفرمايد:... «انگيزه موج ميزند
در رفتار و گفتار مردم عزيز ما. . . ملتي که يک چنين اميدي در او هست، اينجور به
سمت آينده با نگاه خوشبينانه و با عزم و اراده نگاه ميکند، اين ملت مسلماً و
قطعاً و يقيناً به قلهها دست پيدا خواهد کرد. (خطبههاي نماز عيد سعيد فطر ،
19/06/1389)
در مقابل آن، جامعهاي که از عزم ملي تهي باشد،
جامعهاي خمود خواهد بود. آيتالله خامنهاي معتقدند: «از دست دادن انسجام ملت از
چالشهاى ما است. دچار شدن به تنبلى و بىروحیگى، دچار شدن به کمکارى، دچار شدن به
یأس و ناامیدى ... باید عزم داشته باشیم، عزم ملى و مدیریت جهادى میتواند همهى
این گرهها را باز کند. (بیانات در
مراسم بیست و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی، ۱۳۹۳/۰۳/۱۴)
بررسی تاریخ اسلام نیز آنچه گذشت را به خوبی اثبات
می کند. تاريخ صدر اسلام، مملو از مواردي است که افرادي از جامعه، قبل از پذيرش
اسلام، احساس کمبود شخصيت کرده و مورد تحقير قرار ميگرفتند. ظهور اسلام و
دستورهای حياتبخش آن باعث شد اين افراد هويت خود را باز شناخته و نسيم بهاري
اسلام، بر روح آنان اثري مسيحایي نهاده و عزمي که دين مبين اسلام به جامعه داده
بود، آنان را زنده کند. مولاي متقيان وضعيت اسفبار جامعه بيروح و مرده عربها
قبل از بعثت را اينگونه معرفي ميکند: خداوند، پيامبر اسلام، حضرت محمّد صلّي اللّه
عليه و آله و سلّم را هشداردهنده جهانيان مبعوث فرمود تا امين و پاسدار وحي الهي باشد،
آنگاه كه شما ملّت عرب، بدترين دين را داشته و در بدترين خانه زندگي ميكرديد،
ميان غارها، سنگهاي خشن و مارهاي سمّي خطرناك فاقد شنوايي، به سر ميبرديد،
آبهاي آلوده مينوشيديد و غذاهاي ناگوار ميخورديد، خون يكديگر را به ناحق ميريختيد
و پيوند خويشاوندي را ميبرديد، بتها ميان شما پرستش ميشد و مفاسد و گناهان، شما
را فرا گرفته بود. (نهج البلاغة، خطبه 26)
با ظهور
اسلام، در مسلمانان عزم راسخي پديدار شد که حاضر شدند براي حفظ دين خودشان، رنج
سفر به ديگر بلاد غربت را بر خودشان هموار کنند. جامعه مسلمانان حتي در غربت نيز
نه تنها، سست نشدند بلکه عزم آنان جديتر و بر يقين آنان افزوده شد. يکي از گروههايي
که براي حفظ دين خودشان به ديگر سرزمينها هجرت کردند، مهاجران حبشه بودند. مراجعه
به اشعاري که از اين مهاجران برجاي مانده روشن ميکند که اراده پولادين يادشده
باعث نشاط فوقالعاده و شگفتيساز آنان شده بود. بهعنوان نمونه يکي از مهاجران
گويد:
«ما چون در
سرزمين حبشه فرود آمديم... در حفظ دين خود امنیت داشتيم و آزادانه خدا را پرستش
ميکرديم. نه آزاري ميديديم و نه چيزي ميشنيديم که باعث ناراحتيمان شود...اي
رهگذر! پيام مرا به کساني که ميخواهند پيام خدا و دين او را بشنوند برسان، خاصه
به آن دسته از بندگان خدا که در شهر مکه با ناراحتي و شکنجه به سر ميبرند. به آنها
بگو که ما سرزمين خدا را وسيع يافتيم و ميتوانيم از خواري و تحقير و نابساماني در
امان باشيم. پس شما به ما بپيونديد و تن به خواري ندهيد و با ذلت و ننگ نميريد. (ابن
هشام، ]بی تا[ ، ج 1، ص 334) سخنان یاد
شده، نشان دهنده اوج نشاط روحی مهاجران حبشه است که در سایه عزم عمومی برگرفته از
اسلام به آن دست یافته بودند.
در اين بين
کافران براي شکستن عزم ملي و سست کردن مقاومت مسلمانان، عدهاي را به حبشه
فرستادند. (مجلسي، 1403ق، ج 18، ص 415) ولي نشاط روحي مسلمانان و عزم راسخي که همه
آنها، بهويژه جعفر بن ابيطالب از خود بروز داد، آنقدر ستودني بود که باعث تعجب
دوست و دشمن شد. او ابتدا وضعيت جامعه خمود و مرده عصر جاهلي را در حضور پادشاه به
تصوير کشيد در ادامه به تشريح آيين اسلام پرداخت و از نجاشي خواست که اجازه دهد آنها
همچنان در حبشه بمانند.
قدرت بيان
جعفر و جديت آنان در مورد دين و آيين خودشان باعث شد نجاشي، عليرغم تقاضاي
اطرافيان خودش، تسليم تقاضاي مشرکان نشده و مسلمانان را تحويل آنان ندهد. در پايان
جلسه، شادي غيرقابل وصفي در مسلمانان پديد آمد و آنان طعم شيرين نشاط روحي را در
سايه عزم و استقامت عمومی چشيدند. (ابن هشام، ]بی تا[ ، ج 1، ص 334))
iv.
عزم ملی و
دستاوردهای نظامی مقاومت
آنگاه که
عزم ملی با مقاومت اسلامی همراه شود، علاوه بر دستاوردهای یاد شده، ثمرات و نتایج
نظامی نیز به دست می آید از جمله:
1.
انفعال دشمن
دشمن، هميشه ميخواهد خود را در موضع فعال و
حریفش را در موضع انفعال قرار دهد. ولي اگر در جامعه عزم ملي برای مقاومت وجود
داشته باشد، دشمن در موضع انفعال قرار خواهد گرفت. امام خامنهاي در اين باره
گويد: «برخلاف آنچه که وانمود ميشود که آنها در موضع فعال قرار دارند، نه اينجور
نيست؛ دشمن در مقابل ملت ايران در موضع انفعال است. ملتي با عزم راسخ، با بصيرت،
با ايمان، ميداند چه ميخواهد، راه را هم بلد است، سختيها را هم با شجاعتِ تمام
تحمل ميکند»(بيانات در ديدار مردم آذربايجان ، 18/11/1391) نمونه عيني اين مطلب
دشمنان پيامبر در صدر اسلام بودند که در شعب ابيطالب عزم ملي بنيهاشم دشمنان را
در موضع انفعال قرار داد و خودشان عهدنامهاي که نوشته بودند را باطل اعلام کرده و
از در دوستي با بنيهاشم بر آمدند و شکست را پذيرفتند. (رک: حلبي، 1427ق،
ج 1، ص 475)
فتح آسان و بدون خونريزي مکه، نمونه ديگري از
اثر بخشي عزم ملي مسلمانان براي قرار دادن کافران در موضع انفعال است. پس از پيمانشکني
کفار قريش، پيامبر تصميم گرفت شهر مکه را فتح کند. همگان با توجه به سابقهاي که
از قريش داشتند احتمال ميدادند جنگ خونيني بين مسلمانان و کفار رخ دهد ؛ ولي وقتي
ابوسفيان و ديگر کفار قريش، عزم عمومي ياران رسول خدا و ایستادگی آنان در برابر
بدشمنان را ديدند، کاملاً تسليم شدند و ابوسفياني که خودش روزي از سران لشکر کفر
بود و چند جنگ خونين را بر اسلام تحميل کرده بود، کاملاً در موضع انفعالي قرار
گرفته و مشرکان ديگر را به تسليم شدن تشويق کرد. آيات سوره نصر درباره مطلب یاد
شده و فتح مکه نازل شده است. (رک: طبرسي، 1372، ج10، ص 844.)
2.
شکستناپذيري
يکي ديگر
از آثار و نتايج همراهی عزم ملي با مقاومت اسلامی، شکستناپذيري جامعه است. از
نگاه نافذِ سکاندار انقلاب اسلامي، «وقتي يک ملت بيدار شد، وقتي يک ملت ارزش عزم
و ارادهي خودش را فهميد، وقتي يک ملت دانست که اگر بخواهد و تصميم بگيرد و عمل
بکند، هيچ قدرتي در مقابل او نميتواند بايستد، با يک چنين ملتي ديگر نميشود
درافتاد». (بيانات در ديدار فرماندهان و کارکنان نيروي هوائي ارتش ، 19/11/1387)
نگاهي
کوتاه به نبرد بدر، بهخوبي بر اين نکته دلالت ميکند که عزم ملي و اراده پولادين
عمومي در کنار استقامت، ميتواند از ملتي کوچک و کم ساز و برگ، ملتي شکستناپذير
بسازد.
غزوه بدر،
نخستين و مهمترين جنگ ميان مسلمانان و كافران قريش است كه خداوند در قرآن از آن
نام برده (آل عمران، 123) و با عنايتي خاص آن را بهطور گسترده در سورههايي مانند
انفال و آلعمران آورده و نكاتي را درباره آن بيان كردهاست. (رک: ابنكثير، 1409ق، ج 2، ص 98)
برابر
گزارشات تاريخي، تعداد مجاهدان در بدر سيصد و چند نفر بودهاند. (ر. ك: ابن سعد، 1410ق،
ج 2، ص 14. بخاري، 1422ق،
ج 5، ص 73. طبرسي، 1372، ج 2، ص 708-709) اين در حالي است که مشركان با تعداد 950
يا 1000 نفر با نوازندگان و آوازهخوانان و با ساز و برگ تمام و تكبر و غروري خاص
از مكه بيرون آمدند و 100 اسب را نيز براي خودنمايي يدك ميكشيدند. (یعقوبی، ]بی تا[، ج 2، ص 45)آيه «اذ تَستَغيثونَ رَبَّكُم فَاستَجابَ
لَكُم»(انفال ، 9) نشان ميدهد كه مسلمانان مضطرب بوده و از خدا كمك و ياري
ميطلبيدهاند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نيز آنقدر دعا كرد كه رداي مباركش
از دوشش افتاد. (طبرسي، 1372، ج 4، ص 809) خداوند نيز اين دعاي پيامبر را مستجاب
کرد و گروه اندک ولي داراي عزمي پولادين بر گروه بزرگ و سستعنصر مشرک پيروز شدند(مرکز
فرهنگ و معارف قرآن، 1386ش، ج5، ص 388)
g.
نتایج
پژوهش
1)عزم ملی، یکی از ارکان اصلی مقاومت اسلامی است و
بدون آن مقاومت اسلامی تحقق نخواهد یافت.
2)توسعه و افزایش توان تحمل مشکلات اقتصادی، از
دستاوردهای اقتصادی مقاومت است.
3)تقویت صبر اجتماعی و غفلت زدایی از دستاوردهای
سیاسی همراهی عزم ملی با مقاومت اسلامی است.
4)همگامی عزم ملی با مقاومت اسلامی باعث نشاط روحی
جامعه می شود.
5)قرار دادن دشمن در موضع انفعال و شکست ناپذیری
از دستاوردهای نظامی همگرایی عزم ملی و استقامت اسلامی است.
h.
منابع
1.قرآن کریم
2.نهج البلاغه ، سید رضی، (1412 ق) به كوشش عبده، قم، دارالذخائر،
3.ابن سعد ، الطبقات الکبری، (1410ق) به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، .
4.ابن شهر آشوب ، مناقب آل ابی طالب، (بی تا)انتشارات علامه، قم.
5.ابن عاشور ، التحریر والتنویر، (1420ق) بیروت:موسسه التاریخ العربی،
6.ابن
عربی، محمدبن علی، الفتوحات المکیة، بی تا، بیروت: دارصادر
7.ابن منظور، لسان العرب، (1414 ق) دار صادر،
بيروت، چاپ سوم.
8.ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، (بی
تا)بیروت دارالمعرفة،
9.ابن کثیر ، تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن
العظیم)، ( 1419ق) بیروت، دار الكتب العلمية.
10.
احمد بن یعقوب ، تاریخ
الیعقوبی، (1415ق)بیروت، دار صادر.
11.
بابایی
زارچ، ، علی محمد؛ امت و ملت در اندیشه امام خمینی، (1383) تهران، مرکز
اسناد انقلاب اسلامی
12.
بحرانى،
سيد هاشم، البرهان فى تفسير القرآن، (1416 ق) بنياد بعثت - تهران، چاپ اول.
13.
بخاری، صحیح
البخاری، (1422ق)، بیروت، دار طوق النجاة.
14.
ثقفی تهرانی ، محمد ، روان جاوید ، (1358ش) تهران، برهان.
15.
جوادی
آملی، عبدالله ، 1388، تفسیر تسنیم، قم موسسه اسراء
16.
حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین ، تفسیر
اثنی عشری، (1363ش)تهران، میقات.
17.
حسینی همدانی ،
انوار درخشان ، ( 1404ق) قم، چاپخانه علمیه.
18.
حلبی،
علي بن إبراهيم بن أحمد، السیرة الحلبیه
، (1427ق) بیروت: دار الكتب العلمية ، چاپ دوم.
19.
خمینی(امام)،
روح الله، صحیفه امام (1389)،
تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى( س)
20.
دهخدا،
علی اکبر، لغت نامه، (1341) تهران، دانشگاه تهران
21.
راغب
اصفهاني، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، (1412 ق.) تحقيق: داودي، صفوان عدنان، دمشق، بيروت، دارالقلم، الدار
الشامية، چاپ اول.
22.
رشید،
غلامعلی و مرادی، حجت اله، «راهکارهای حفظ و ارتقاء روحیه و عزم ملی در نسل چهارم
جنگ ها»، (1391)، مجله مطالعات دفاعی استراتژیک، شماره 49
23.
زمخشری، جارالله، الكشّاف عن حقايق
التنزيل، (1407 ق) بیروت: دار الكتاب العربي.
24.
سند
چشمانداز جمهوري اسلامي ايران در افق ۱۴۰۴ ، سایت مقام معظم رهبری: 12/08/1382
25.
شفیعی
نیا، احمد، 1432ق، فقه المقاومة، تهران: المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب
الاسلامیة
26.
شیخ
شعاعی، محمدعلی؛ ناسیونالیسم از دیدگاه اسلام، (1386) قم: دفتر عقل.
27.
صادقی تهرانی، محمد ، الفرقان ، (1365ش) تهران، فرهنگ
اسلامی.
28.
طباطبائی، محمد حسین ، المیزان، (1417 ق) قم: دفتر انتشارات
اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم،
29.
طبرسی ، فضل بن حسن، مجمع
البیان، (1415ق)به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی.
30.
طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، (1421ق)بیروت:موسسه الاعلمی
للمطبوعات.
31.
طریحی، فخر
الدین ، مجمع البحرین، (1375) تهران: كتابفروشى مرتضوى .
32.
عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، نور الثقلین، (1415ق)قم: اسماعیلیان.
33.
فراهیدی،
خلیل بن احمد، کتاب
العین، (1409ق)قم: انتشارات هجرت.
34.
فضل الله ، سید محمد حسین ، من وحی القرآن، (1419ق) بیروت، دار الملاک.
35.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، (1367) به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، .
36.
کلینی،
محمد ، کافی، (1365ش) به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
37.
مجلسى ،
محمد تقی، بحارالانوار، (1403 ق) بیروت، موسسه الوفاء، .
38.
مرکز فرهنگ و معارف
قرآن، دائره المعارف قرآن کریم، (1386)، قم،
بوستان کتاب.
39.
مصطفوي، حسن،
التحقيق في کلمات القرآن الکريم، (1360) تهران، ترجمه و نشر کتاب.
40.
معین،
محمد، فرهنگ معین، (1381) تهران، انتشارات ادنا، چاپ چهارم،
41.
مکارم شیرازی و دیگران، نمونه، (1375) تهران، دار الکتب
الاسلامیه.